غم یعنی چه؟
* : وقتی یه بچه ای گلدون مامانش رو شکست مامانش عصبانی شد بچه هم غمگین شد.
۞: یه روزی می خواستم برم یوپارک مامانم نذاشت من غمگین شدم.
؟: من یه روز به مامانم گفتم منو می بری سرزمین عجایب؟ اما منو نبرد و من غمگین شدم.
!: بابام خودش قول داد منو ببره شهر بازی اما نبرد من غمگین شدم و بهش گفتم من دوست ندارم.
#: وقتی مامانم برام تفنگ حبابی نخرید من غمگین شدم.
هلیا: غم یعنی اینکه یه مرده دخترش و نبرد بیرون دخترش غمگین شد.
رضا: غم شبیه یه میمون که با گلوله برفی می زنه به یه میمون دیگه.
تفکر ( حل مساله)
مساله: اگر پدر و مادرتون بهتون یه قولی بدن اما بهش عمل نکنن؟
*: اشکال نداره؛ اونا به من دروغ میگن من هم بهشون دروغ می گم.
درباره نویسنده
مطالب مرتبط
* همایش فلسفه زندگی و هنر خلق کردن* برای دومین بار در است...
ادامه مطلب >
تا وقتی که دیگران مسئول حال خوب،بد،ترس،غم یا نگرانی من ...
ادامه مطلب >
شهر کودک با توجه به دغدغه ها و سوالات مادران طی سالها...
ادامه مطلب >